۳فوتی و یک مصدوم در تصادف خونین در محور نیشابور- سبزوار (۲۹ فروردین ۱۴۰۴) اعلام نتایج اولیه آزمون دکتری ۱۴۰۴ پرونده فوت دختر جوان در جنگل بهشهر درحال بررسی پرداخت حقوق بازنشستگان تأمین‌اجتماعی در فروردین ۱۴۰۴ بازدید استاندار خراسان رضوی از پروژه مدرسه ۱۲کلاسه در بولوار توس مشهد | بیش از ۷۰۵ مدرسه تا پایان ۱۴۰۴ در استان ساخته می‌شود + ویدئو بارش برف و باران در جاده‌های خراسان رضوی (۲۹ فروردین ۱۴۰۴) احیای نقش تربیتی سرود، در دستورکار کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان معاون وزیر آموزش و پرورش: هنر، زبان جهانی برای رساندن پیام امام‌رضا(ع) است اختتامیه سیزدهمین جشنواره ملی سرود رضوی در مشهد برگزار شد تمهیدات ترافیکی روز ارتش در مشهد مقدس (۲۹ فروردین ۱۴۰۴) بازدید سرزده شهرآرا از بیمارستان خاتم‌الانبیا(ص) مشهد | بیمارستان چشم‌پزشکی نیاز به دیده‌شدن دارد آیا بیماری هموفیلی قابل درمان است؟  همکاری دستگاه‌های مسئول برای کاهش اثرات گردوغبار در سطح ملی و منطقه‌ای اختصاص ۴۰ چمن مصنوعی برای مدارس شهرستان‌های مشهد و کلات ۲۷۰ هزار قوطی شیرخشک در نیشابور توزیع شد (۲۸ فروردین ۱۴۰۴) چه عواملی سقط جنین را در کشور به مرز بحران رسانده است؟ شناسایی ۵۰ خانه ثبت ملی و احیای ۱۷ خانه تاریخی در مشهد راه‌اندازی اپلیکیشن «صدقه من» برای تسهیل پرداخت‌های خیریه استرداد متهم خیانت در امانت ۱۲ کیلوگرم طلا به کشور مهلت سنجش سلامت نوآموزان، پایان اردیبهشت ۱۴۰۴ است پیش‌بینی هواشناسی مشهد و خراسان رضوی امروز (پنجشنبه، ۲۸ فروردین ۱۴۰۴) | کاهش دما و بارش برف در مناطق کوهستانی و سردسیر استان دزدی چند‌میلیاردی از برادر وجود ۸ میلیون مددجوی بهزیستی در کشور هشدار سازمان نظام پزشکی درباره قرص‌های لاغری با چاشنی اعتیاد معرفی یک ترکیب معجزه‌گر مؤثر برای چاقی کودکان پزشکی خانواده از روستا‌ها آغاز می‌شود فیش حقوقی فروردین ۱۴۰۴ بازنشستگان و مستمری بگیران تأمین‌اجتماعی بدون افزایش حقوق صادر شد (۲۸ فروردین ۱۴۰۴) پیام تبریک رئیس شورای عالی استان‌ها در پی موفقیت و قهرمانی‌های تیم المپیک دانش‌آموزی قتل هولناک زن ۱۸ساله به دست شوهر، بعد از ۴ سال فاش شد ۱۳ درصد افزایش خطر ابتلا به دیابت، با نوشیدن یک لیوان نوشابه تداوم روند کاهش دما در کشور تا شنبه (۳۰ فروردین ۱۴۰۴) | پیش‌بینی بارش برف و باران در خراسان رضوی و ۱۱ استان دیگر
سرخط خبرها

درباره پزشک احمدی، عامل قتل بسیاری از زندانیان سیاسی مخالف حکومت پهلوی | شبحی در دالان‌های تاریک زندان قصر

  • کد خبر: ۳۱۷۲۷۸
  • ۳۰ بهمن ۱۴۰۳ - ۱۵:۰۵
درباره پزشک احمدی، عامل قتل بسیاری از زندانیان سیاسی مخالف حکومت پهلوی | شبحی در دالان‌های تاریک زندان قصر
خون آدم‌های بسیاری به دست‌های او آغشته بود. ۳۰ بهمن سال ۱۳۲۲ دادگاه دیوان‌عالی جنایی، احمد احمدی موسوم به پزشک‌احمدی را به جرم قتل عمد به اعدام محکوم کرد.

به گزارش شهرآرانیوز؛ 

مهر سال ۱۳۰۷؛ مشهد

رئیس محکمه پیش از بیان موارد اتهام، رو به پزشک‌احمدی که درکنار باقی متهمان ردیف‌اول نشسته است، فهرست کوتاهی از سؤالات مرسوم را ردیف می‌کند: نام؟ احمد. نام خانوادگی؟ احمدی. سابق چه شغلی داشتید؟ پزشک مجاز بودم. سن؟ حدود ۶۱سال. ساکن؟ تهران. عیال و اولاد داری؟ یک عیال و پنج طفل صغیر دارم. سابقه محکومیت؟ سابقه بدی ندارم. سواد دارید؟ سواد جزئی دارم. مسلمان و تابع ایران هستید؟ بلی، مسلمان خدا‌شناسی هستم و تابع ایران می‌باشم.

اما همه آدم‌های توی دادگاه به اتفاق می‌دانستند که جز نام و نام‌خانوادگی و سن و تعداد فرزندان، باقی حرف‌هایش، باد هواست. او سابقه خوبی ندارد. پزشک سابق بیمارستان سپه که هیچ زمان کسی نفهمید چطور در آن مهرماه سال ۱۳۰۷ از مشهد بلند شد، آمد تهران و درحالی‌که فقط یک پرستار ساده بود و داروخانه‌ای کوچک در مشهد داشت، با بالادستی‌های دستگاه حکومت، حشرونشر پیدا کرد. او نه پزشکی‌اش را توی دوره‌های آکادمیک گذرانده بود، نه داروسازی را. تمام سوابق کاری‌اش بر مبنای مشاهده و تجربه بود.

درس این کار را نخوانده بود. از روی دست پزشکان نگاه می‌کرد و گاهی بالای سر سخت‌ترین عمل‌ها حاضر می‌شد. اما از روزی که پایش رسید تهران، سر از بیمارستان سپه درآورد و بعدتر شد پزشک مخصوص شهربانی؛ پزشک مرموزی که فقط نیمه‌شب‌ها کیف کوچک کارش را برمی‌داشت و در قامت فرشته مرگ بر بالین محبوسان زندان شاه حاضر می‌شد؛ مردی که شغل شریف پزشکی را دستمایه پلیدترین و شوم‌ترین جنایات انسانی قرار داد. سرنگ مرگ‌بار پزشک‌احمدی که فقط با آب داغ یا هوا پر می‌شد، بار‌ها توی رگ قربانیان بسیاری رفت. 

از صوت‌الدوله قشقایی (نماینده مجلس شورای ملی) گرفته تا عبدالحسین تیمورتاش (وزیرشاه) و جعفرقلی‌خان اسعد (وزیر جنگ) و محمد فرخی‌یزدی (شاعر مبارز آزادی‌خواه). با این هیبت سیاه، اما در نظر کسانی که از نزدیک سقوط پزشک‌احمدی و دست‌وپازدن او در منجلاب فساد را دیده بودند، به «موش» شهرت داشت؛ آن‌قدر که ابله و زودباور بود؛ برای همین هم در دادگاه، پس از صدور حکم نهایی، تقلا می‌کرد تمام کاسه‌کوزه‌ها را سر ارباب دیکتاتورش و حکومت مستبدانه او بشکند. پزشک‌احمدی چند ماه پس از محکمه نهایی، پای چوبه دار در آخرین لحظات زندگی اذعان می‌کند که پشت‌پرده تمام این جنایات، رضاخان است و قاتل اصلی، اوست.

مهر ۱۳۱۸؛ اتاق حمام

چند شبی می‌شود هرچه غذا برای محمد فرخی می‌فرستند، امتناع می‌کند. زندانی‌ها به زحمت خبرش کرده‌اند که امروز و فرداست به ضرب غذای مسموم، کارش را تمام کنند. باور نمی‌کند. چطور باور می‌کرد در شرایطی که زمزمه‌های عفو و آزادی به گوش می‌رسد، همچنان طناب دارش را در پستو‌های زندان، گره زده باشند؟ با این حال، احتیاط می‌کند؛ چون بار‌ها به چشم دیده است چه‌بسیار زندانی‌ها که با گوشت و آب زهرآلود، جان داده‌اند. اما اعتصاب غذای فرخی، نمی‌تواند او را از بن‌بست مرگ بیرون بکشد.

در شرایطی که آن بیرون، گرگی به قواره پزشک‌احمدی نفس می‌کشد، راه برای تمام کردن کار او بسیار باز است. آن روزی که فرخی را از سلول خود بیرون کشیدند و به اتاق حمام بردند، می‌دانست که بالاخره قرعه به نام او افتاده است. پیش از ورود او، شیشه‌های پنجره‌ها را با گچ مسدود کرده بودند و چیزی جز تاریکی و وحشت و قساوت، راه به آن اتاقک مخوف نداشت؛ اتاقکی در دل بیمارستان زندان که درعوض معالجه، قتلگاه زندانیان نیمه‌جان بود. پزشک‌احمدی بهانه کرده بود فرخی را بیاورید واکسن تیفوس بگیرد. 

اتاق حمام، آخرین سنگر فرخی بود برای شلیک شعر‌های سیاسی که جانش را به مهلکه مرگ کشانده بود. راهی برای فرار نبود. پزشک‌احمدی بار دیگر با همان کیف چرمی سیاه آمده بود و با همان سرنگی که جان تیمورتاش را گرفت، بالای سرش حاضر شد. فرخی پس از دست‌وپازدن‌های بسیار تسلیم مرگ شد و جسم بی‌جانش به سلول برگشت؛ جایی که هنوز آفتاب از دریچه‌های آن به زمین سرد زندان می‌تابید.

۲۲ مهر، میدان توپخانه

نه‌فقط خانواده تیمورتاش، که حالا جمع زیادی از بازماندگان قربانیان پزشک قاتل، دربه‌در، کوچه‌پس‌کوچه‌های عراق را وجب می‌کردند تا ردی از احمدی مرموز پیدا کنند. پزشک‌احمدی تابستان سال ۱۳۲۰ به عراق گریخته بود. سروشکلش را عوض کرده بود. موهایش را رنگ گذاشته بود و به خیال خود، پس از آن سلسله‌جنایت‌های پنهانی، حالا می‌توانست با خاطری آسوده در کشوری غریب، زندگی تازه‌ای را آغاز کند. اما طولی نکشید که با همکاری دولت عراق، دستگیر و به مقامات ایرانی تحویل داده شد.

پنج ماه بعد، آخرین جلسه محاکمه او در دادگاه برگزار شد. احمد کسروی، وکیل‌مدافع احمدی، با ادله سست و بی‌بنیادش، او را تنها مأمور به اجرای احکام دولتی می‌دانست و عامل اصلی جنایات را حکومت معرفی می‌کرد؛ دفاعیات ضعیفی که بیشتر داشت وقت دادگاه را می‌گرفت و خون خانواده‌های بازمانده را به جوش می‌آورد. مظلوم‌نمایی‌ها و تمنا‌های عبث احمدی در دادگاه افاقه‌ای نداشت. 

خون آدم‌های بسیاری به دست‌های او آغشته بود. ۳۰ بهمن سال ۱۳۲۲ دادگاه دیوان‌عالی جنایی، احمد احمدی موسوم به پزشک‌احمدی را به جرم قتل عمد محمد فرخی‌یزدی و جعفرقلی‌خان بختیاری (سردار اسعد) و شماری دیگر از مقتولان، به اعدام محکوم کرد. ۲۲ مهر ۱۳۲۳، پیش از طلوع آفتاب، پزشک‌احمدی با یک لا پیراهن به پای چوبه دار آمد، درحالی‌که دیگر خبری از آن کیف چرمی و نگاه بی‌تفاوت نبود؛ از چشمانش وحشت می‌بارید و آن دست‌هایی که وقت تزریق سم به رگ‌های قربانیان، قرص و محکم بود، مثل بید می‌لرزید. پزشک‌احمدی ساعت ۶:۲۰ صبح اعدام شد و جسدش پس از یک ساعت، از دار پایان آمد و از میدان توپخانه به گورستان منتقل شد.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->